صنعت نفت و گاز به عنوان یکی از مهمترین صنایع استراتژیک در جهان، نقشی حیاتی در تامین انرژی، رشد اقتصادی و توسعهی پایدار ایفا میکند. بهدلیل پیچیدگیهای فنی، سرمایهگذاریهای کلان و ریسکهای مرتبط با اکتشاف، استخراج و بهرهبرداری، تنظیم قراردادهای دقیق و شفاف در این حوزه از اهمیت ویژهای برخوردار است. این قراردادها بهعنوان ابزار اصلی همکاری میان دولتها و شرکتهای داخلی و خارجی، تعهدات حقوقی و اقتصادی طرفین را مشخص میکنند و راهکارهایی برای مدیریت اختلافات احتمالی ارائه میدهند.
برای بهره مندی از خدمات حقوقی با ما در موسسه حقوقی لیبرالا در تماس باشید.
قراردادهای نفت و گاز همچنین نقشی کلیدی در جذب سرمایهگذاری خارجی، انتقال فناوریهای پیشرفته و تامین منابع مالی ایفا میکنند؛ به همین دلیل، انتخاب نوع قرارداد مناسب با توجه به شرایط حقوقی، اقتصادی و سیاسی هر کشور از اهمیت بسزایی برخوردار است.
پیشتر درباره ی نظام قانونی سرمایه گذاری در صنعت نفت، گاز و پتروشیمی ایران صحبت کرده ایم.
موسسهی حقوقی لیبرالا با سالها تجربه در زمینهی مسائل حقوقی مرتبط با صنعت نفت و گاز، آمادگی دارد تا در تنظیم و مشاورهی قراردادهای پیچیدهی این حوزه به شما کمک کند. قراردادهای نفتی بهدلیل پیچیدگیهای حقوقی و اقتصادی، به دقت و تخصص بالایی نیاز دارند. در موسسهی حقوقی لیبرالا، ما با بهرهگیری از دانش روز و تجربهی عملی، به شما کمک میکنیم تا قراردادهای خود را به بهترین نحو تنظیم و مدیریت کنید. اگر به مشاورهی تخصصی در این زمینه نیاز دارید، با ما تماس بگیرید.
انواع قراردادهای رایج در صنعت نفت و گاز

در صنعت نفت و گاز، چهار دسته قرارداد اصلی وجود دارند که هریک با ویژگیها و اهداف متفاوت طراحی شدهاند. این چهار دسته عبارتاند از:
۱. قراردادهای امتیاز یا لیسانس
۲. قراردادهای مشارکت در تولید
۳. قراردادهای خدماتی خطرپذیر
۴. قراردادهای ترکیبی: شامل ۲ دسته قرارداد همکاری و بایبک (بیع متقابل)
در ادامه، به ارائهی توضیحی مختصر از هرکدام از این قراردادها خواهیم پرداخت.
۱. قراردادهای امتیاز یا لیسانس

قراردادهای امتیاز که به نامهای Concession Contracts ،Licence Contracts یا Tax and Royalty Agreements نیز شناخته میشوند، از نخستین روشهای جذب سرمایههای خارجی در صنعت نفت و گاز به شمار میروند.
در قراردادهای سنتی امتیاز، شرایطی مانند مدتزمان قرارداد، منطقهی عملیاتی، نحوهی بهرهبرداری از منابع و اختیارات شرکت نفتی دارندهی امتیاز، بسیار گسترده و تقریبا نامحدود بودند. نمونههایی از این نوع قراردادها عبارتاند از: امتیازنامه دارسی (سال ۱۹۰۱ میلادی) و قرارداد امتیاز سال ۱۹۳۴ که میان دولت کویت و شرکت انگلیسی نفتی کویت منعقد شد.
در نسخههای مدرن قراردادهای امتیاز، یکی از اهداف اصلی که معمولا در دیباچهی این قراردادها نیز تصریح میشود، حمایت از توسعهی اقتصادی و پیشرفت کشور سرمایهپذیر است.
در این نوع قراردادها، دولت سرمایهپذیر به شرکت صاحب امتیاز (پیمانکار) حق انحصاری برای اکتشاف، توسعه، تولید، بازاریابی و فروش منابع نفت و گاز یک منطقهی مشخص را اعطا میکند؛ این اعطای امتیاز، چهارچوب اصلی همکاری میان دولت و پیمانکار را شکل میدهد.
بااینحال، در نسخههای مدرن قراردادهای امتیازی، محدودهی جغرافیایی تحت امتیاز و مدت قرارداد، به دلایل حقوقی و اقتصادی، محدود و مشروط شده است؛ این محدودیتها معمولا با هدف حفظ منافع دولت صاحب منابع و کاهش ریسکهای مرتبط با واگذاری بلندمدت اعمال میشوند.
دولت سرمایهپذیر نقش نظارتی خود را از طریق کنترل و مشارکت در فرآیندها و مراحل مختلف پروژه، ازجمله اکتشاف، تولید و بازاریابی، ایفا میکند؛ این نظارت، نهتنها بر مبنای چهارچوب قراردادی، بلکه با همکاری نزدیک با شرکت پیمانکار انجام میگیرد تا از حفظ منافع ملی و استفادهی بهینه از منابع طبیعی اطمینان حاصل شود.
در مقابل، پیمانکار با بهرهمندی از حق امتیاز اکتشاف و تولید، متعهد به پرداخت حقالامتیاز و مالیات به دولت میزبان است؛ این پرداختها، نهتنها بهعنوان منبع درآمدی برای دولت عمل میکنند، بلکه ابزاری برای ایجاد توازن اقتصادی میان طرفین قرارداد به شمار میروند.
حقوق و تعهدات پیمانکار در قراردادهای امتیاز؛ نظارت و توسعه منابع نفت و گاز چگونه مدیریت میشود؟

براساس قراردادهای امتیاز یا لیسانس، پیمانکار حق انحصاری اکتشاف و توسعهی میدان معینی را با هدف به دست آوردن مالکیت منابع نفت و گاز تولیدشده و امکان بازاریابی و فروش آنها کسب میکند؛ این نوع قراردادها معمولا برای جذب سرمایهگذاری خارجی و بهرهگیری از تخصص فنی پیمانکاران طراحی میشوند.
یکی از جنبههای شایان توجه در برخی از این قراردادها، مرحلهای بودن اعطای مجوز به پیمانکار است. در این روش، ابتدا مجوز انجام عملیات اکتشاف به پیمانکار داده میشود. درصورتیکه این عملیات موفقیتآمیز باشد و به کشف یک میدان تجاری منجر شود، پیمانکار اکتشاف میتواند امتیاز توسعه و تولید میدان کشفشده را نیز دریافت کند.
این رویکرد مرحلهای برای دولت صاحب منابع، بهعنوان یک ابزار نظارتی عمل میکند و این اطمینان را به وجود میآورد که امتیازات تنها درصورت موفقیت پروژه و تحقق اهداف مشخص به پیمانکار واگذار شوند. ازسویدیگر، برای پیمانکار نیز انگیزهای قوی جهت انجام دقیق و کارآمد عملیات اکتشاف ایجاد میشود.
برخلاف قراردادهای سنتی امتیاز که در آنها پیمانکار تنها به پرداخت حقالامتیاز متعهد بود، در قراردادهای لیسانس جدید، پیمانکار موظف است عملیات اکتشاف را مطابق با برنامهی اجرایی کاری (Work Program) به انجام رساند؛ این الزام بهمنظور تضمین اجرای عملیات با دقت و برنامهریزی دقیق طراحی شده است.
درصورتیکه پیمانکار عملیات اکتشاف را طبق برنامهی پیشبینیشده انجام ندهد، حق امتیاز اکتشاف خود را از دست خواهد داد؛ این شرط یکی از ابزارهای مهم دولت میزبان برای کنترل و نظارت بر عملکرد پیمانکار و جلوگیری از اتلاف منابع ملی محسوب میشود.
چنانچه عملیات اکتشاف مطابق برنامهی کاری اجرا شود و به کشف یک میدان تجاری منجر گردد، پیمانکار ملزم خواهد بود برای اجرای عملیات توسعه، طرح توسعه (Development Plan) را به دولت میزبان یا شرکت ملی نفت مربوطه ارائه دهد؛ این طرح باید شامل جزئیات دقیق در زمینهی نحوهی بهرهبرداری از میدان و تضمین بهرهوری منابع باشد.
همچنین، پیمانکار موظف است مناطقی از منطقهی امتیازی که عملیات اکتشافی در آنها موفقیتآمیز نبوده یا قصد توسعهی آنها را ندارد، رها کند؛ این الزام بهمنظور جلوگیری از انحصار بیهودهی منابع و تضمین بهرهبرداری بهینه از مناطق نفتی و گازی تعیین شده است.
در این چهارچوب، پیمانکار تنها حق حفظ مناطقی را خواهد داشت که قصد دارد مشخصات و محتویات مخازن آنها را ارزیابی کرده و برای توسعهی آنها برنامهریزی کند؛ این تعهد به دولت میزبان امکان میدهد تا مناطقی که بلااستفاده ماندهاند، به سایر پیمانکاران یا پروژههای جدید اختصاص داده شوند و بهرهوری منابع ملی افزایش یابد.
مالکیت منابع تولیدی نفت و گاز در قراردادهای امتیاز متعلق به کیست؟

در قراردادهای امتیازی جدید، پیمانکار، مالکیت منابع نفت و گاز تولیدی در نقطهی سرچاه (Wellhead) را به دست میآورد؛ این مالکیت به معنای آن است که پس از استخراج و رسیدن منابع به سطح زمین، پیمانکار بهعنوان صاحب قانونی این منابع شناخته میشود. بااینحال، مالکیت منابع نفت و گاز استخراجنشده و زیرزمینی (Subsoil) همچنان در اختیار دولت میزبان باقی میماند. این تمایز مالکیت، یک ویژگی کلیدی در قراردادهای مدرن امتیازی به شمار میرود و نقش مهمی در تنظیم روابط حقوقی میان طرفین ایفا میکند.
یکی از مهمترین نتایج مالکیت پیمانکار بر منابع تولیدی، برخورداری از حق بازاریابی و فروش آزادانهی این منابع است؛ این حق به پیمانکار اجازه میدهد که نفت و گاز تولیدشده را در بازارهای بینالمللی عرضه کند و درآمد حاصل از آن را براساس شرایط قرارداد دریافت نماید. چنین امتیازی، بهویژه برای شرکتهای بینالمللی که در صنعت انرژی فعالیت میکنند، جذابیت زیادی دارد؛ زیرا آنها را قادر میسازد که بهشکلی مستقل و بدون محدودیتهای دولتی، منابع خود را مدیریت کنند.
بااینحال، حق بازاریابی و فروش آزادانه معمولا با برخی تعهدات قراردادی همراه است. پیمانکار باید بخشی از درآمد حاصل را بهصورت حقالامتیاز یا مالیات به دولت میزبان پرداخت کند. همچنین در برخی موارد، دولت میزبان ممکن است سهم مشخصی از تولید یا درآمد را برای مصرف داخلی کشور یا اجرای برنامههای توسعهای مطالبه کند.
این مدل مالکیت ترکیبی، هم امکان جذب سرمایهگذاری خارجی را افزایش میدهد و هم حاکمیت دولت میزبان بر منابع طبیعی خود را حفظ میکند؛ به همین دلیل، قراردادهای امتیازی جدید توازنی میان منافع طرفین ایجاد کرده و از تعارضات احتمالی جلوگیری مینماید.
۲. قراردادهای مشارکت در تولید

قرارداد مشارکت در تولید یکی از مدلهای قراردادی رایج و مهم در صنعت نفت و گاز است که در واکنش به انتقادات متعدد از قراردادهای امتیازی سنتی شکل گرفت؛ این مدل قراردادی برای اولین بار در سال ۱۹۶۶ میان شرکت نفتی دولتی اندونزی و یک شرکت نفتی آمریکایی امضا شد و بهعنوان یک الگوی نوآورانه مورد توجه جهانی قرار گرفت.
رواج این نوع قراردادها، فرصتی را برای شرکتهای نفتی بزرگ فراهم کرد تا علیرغم از دست دادن جایگاه خود در پروژههای بالادستی نفت و گاز، مجددا وارد این عرصه شوند. قراردادهای مشارکت در تولید بر این اساس تنظیم شدهاند که پیمانکار، درصورت موفقیتآمیز بودن عملیات اکتشاف، تنها مالک سهم مشخصی از منابع هیدروکربنی تولیدشده خواهد بود.
در این مدل، دولت میزبان نقشی دوگانه ایفا میکند؛ از یک سو، بهعنوان مرجع تصویبکنندهی تصمیمات کلیدی عمل میکند و ازسویدیگر، نظارتی دقیق بر تمامی مراحل پروژه بر عهده دارد؛ این نقش دوگانه، میان منافع دولت و پیمانکار توازن ایجاد میکند و از تمرکز بیش از حد قدرت در دست پیمانکار جلوگیری مینماید.
براساس قراردادهای مشارکت در تولید، پیمانکار حق اکتشاف و تولید منابع هیدروکربنی را در منطقهای مشخص و مطابق شرایط مندرج در قرارداد به دست میآورد. در عوض، پیمانکار متعهد میشود تمامی ریسکها و هزینههای نفتی را بر عهده بگیرد. دولت میزبان نیز در قالب سهمی از تولید نفت و گاز، هزینههای عملیات را جبران کرده و از درآمد پروژه بهرهمند میشود.
این ساختار مزیتی دوگانه دارد. از یک سو، پیمانکار انگیزهی زیادی برای موفقیت پروژه پیدا میکند؛ زیرا درآمد او وابسته به میزان تولید است. ازسویدیگر، دولت میزبان بدون نیاز به تامین هزینههای اولیه یا پذیرش ریسک، از منابع طبیعی خود بهرهبرداری میکند؛ این ویژگیها، قراردادهای مشارکت در تولید را به یکی از محبوبترین ابزارها در جذب سرمایهگذاری خارجی تبدیل کردهاند.
درصورتیکه عملیات اکتشاف مطابق با برنامهی کاری پیش نرود و به کشف میدان تجاری منتهی نشود، قرارداد بهطور خودکار خاتمه مییابد. در این شرایط، هزینههایی که پیمانکار در این مرحله متحمل شده است، از طرف دولت میزبان جبران نخواهند شد؛ این شرط بهطور واضح در قراردادهای مشارکت در تولید گنجانده شده است تا ریسکهای مرتبط با عدم موفقیت در اکتشاف، بر عهدهی پیمانکار باشد.
بااینحال، اگر عملیات اکتشاف موفقیتآمیز باشد و به کشف یک میدان تجاری منتهی گردد، قرارداد وارد مرحلهی جدیدی میشود. در این صورت، در ابتدا درصد ازپیشتعیینشدهای از نفت تولیدی میدان به پیمانکار تعلق میگیرد؛ این نفت که به آن نفت هزینهای گفته میشود، بهمنظور استهلاک هزینههای نفتی و جبران سرمایهگذاریهای اولیهی پیمانکار در عملیات اکتشاف به او اختصاص مییابد.
این درصد از نفت تولیدی به پیمانکار کمک میکند که بخشی از هزینههایی که در مراحل اولیهی پروژه متحمل شده است جبران گردد. این سازوکار به پیمانکار انگیزه میدهد که با جدیت بیشتری عملیات اکتشاف را انجام دهد؛ چراکه درصورت موفقیت، امکان بازگشت بخشی از سرمایهگذاریهای انجامشده برای او فراهم خواهد شد.
حقوق و تعهدات پیمانکار در قراردادهای مشارکت در تولید نفت؛ چه مواردی را باید بدانید؟

همانطور که بیان شد، در قراردادهای مشارکت در تولید، پیمانکار حق انحصاری اکتشاف منابع هیدروکربن در یک منطقهی جغرافیایی مشخص را به دست میآورد. درصورت کشف یک میدان نفتی، میدان مزبور به پیمانکار واگذار میشود و او ادامهی عملیات نفتی را طبق مفاد قرارداد انجام میدهد؛ این واگذاری به پیمانکار این امکان را میدهد که تمامی مراحل تولید نفت، ازجمله توسعه، بهرهبرداری و بازاریابی را در همان میدان نفتی بر عهده گیرد.
لازم به ذکر است که پیمانکار علاوهبر حق اکتشاف، حق تولید تمام منابع نفتی موجود در آن منطقه را نیز به دست میآورد؛ این اختیار به پیمانکار این امکان را میدهد که بهرهبرداری از منابع نفتی را به طور کامل تحتکنترل خود داشته باشد، البته مطابق با شرایطی که در قرارداد تعیین شده است.
در عوض، پیمانکار مالک سهم مشخصی از منابع نفت و گاز تولیدی میدان خواهد بود؛ این سهم ازپیشتعیینشده، معمولا براساس میزان سرمایهگذاری پیمانکار و خدمات ارائهشده توسط او، محاسبه میشود. به عبارت دیگر، پیمانکار برای جبران هزینههای سرمایهگذاری و خدمات فنی خود، سهمی از تولیدات نفتی را بهعنوان درآمد خود دریافت خواهد کرد.
تولیدات نفتی میدان در یک دورهی مشخص، بهمنظور جبران هزینههای اولیه پیمانکار تخصیص مییابند که به آن «نفت هزینهای» گفته میشود. نفت هزینهای به پیمانکار کمک میکند که سرمایهگذاریهای اولیهی خود که در مراحل مختلف اکتشاف و توسعهی میدان انجام داده است را جبران کند. پس از استهلاک هزینههای پیمانکار، مابقی تولیدات نفتی مطابق با درصدها و فرمولهای توافقشده میان دولت میزبان (یا شرکت ملی نفت کشور میزبان) و پیمانکار تقسیم میشوند که به این نفت، «نفت منفعتی» گفته میشود. پیمانکار میتواند سهم خود از نفت منفعتی را در قلمروی سرزمینی دولت میزبان و یا خارج از آن به فروش برساند.
تعهدات پیمانکار در قراردادهای مشارکت در تولید بهطور کلی عبارتاند از: تامین هزینهها و اجرای عملیات اکتشاف؛ توسعه و تولید ذخایر نفت یا گاز در منطقهی قراردادی؛ پذیرش تمامی ریسکهای مرتبط با هریک از این عملیاتها. پیمانکار همچنین موظف است تمام اقلام نقدی و غیر نقدی سرمایهگذاریشده، ازجمله ماشینآلات، تجهیزات، دانش فنی و تکنولوژی مربوطه را تامین کند؛ این اقلام و سرمایهگذاریها، نقشی اساسی در فرآیند اکتشاف و توسعهی میدان نفتی یا گازی ایفا میکنند.
در قراردادهای مشارکت در تولید، شرایط مرحلهی اکتشاف براساس برنامهی کاری و بودجهی تعیینشده تنظیم میشوند. در این مرحله، پیمانکار ملزم است عملیات حفاری چاههای اکتشافی را طبق برنامهریزی مشخص و در چهارچوب زمانبندی تعیینشده انجام دهد؛ این فرآیند، شامل تمامی مراحل از پیشبینیهای اولیه تا اجرای عملیاتی است که برای پیمانکار از نظر مالی و اجرایی اهمیت بسیاری دارد.
درصورتیکه عملیات اکتشاف موفق به کشف میدان تجاری شود، پیمانکار باید عملیات توسعه را براساس برنامهی توسعهی مصوب دولت میزبان انجام دهد؛ این برنامهی توسعه شامل تمامی مراحل مربوط به طراحی و پیادهسازی طرحهای توسعهای میدان است که باید با نظارت و تایید دولت میزبان صورت گیرد. پیمانکار باید در عین رعایت تمامی استانداردها و الزامات قانونی و فنی، تمامی تلاش خود را برای بهرهبرداری از منابع بهصورت بهینه به کار گیرد.
مالکیت منابع تولیدی نفت و گاز در قراردادهای مشارکت در تولید متعلق به کیست؟

در قراردادهای مشارکت در تولید، مالکیت منابع تولیدی نفت و گاز بهصورت مشترک و براساس فرمول و درصدهای ازپیشتعیینشده میان شرکت نفت دولت میزبان و پیمانکار تقسیم میشود. در این مدل، تولیدات نفتی یا گازی بهطور دقیق و طبق توافقهای اولیه، میان طرفین قرارداد توزیع میگردند.
به عبارت دیگر، در این قراردادها دولت میزبان به جز درصدی که بهعنوان سهم شرکت نفتی پیمانکار در نظر گرفته شده است، مالک منابع و ذخایر نفتی خواهد بود. درمجموع، درحالیکه دولت میزبان مالک اصلی منابع و ذخایر نفتی است، پیمانکار در ازای فعالیتهای خود در عملیات اکتشاف، توسعه و تولید، سهم خود از تولیدات نفتی را دریافت میکند.
فرآیند تسهیم تولیدات در قراردادهای مشارکت در تولید معمولا به شکلهای مختلفی انجام میشود. در ابتدا، شرکت نفتی پیمانکار باید بهرهی مالکانه (Royalty) را از تولید ناخالص به دولت میزبان پرداخت کند؛ این بهرهی مالکانه معمولا بهعنوان درصدی از تولیدات اولیهی نفت یا گاز محاسبه میشود که به دولت میزبان تعلق میگیرد. در واقع، بهرهی مالکانه حداقلی از درآمد را برای دولت میزبان تضمین میکند.
پس از پرداخت بهرهی مالکانه، درصد مشخصی از تولیدات، بهمنظور بازیافت هزینهها (نفت هزینهای) به پیمانکار تخصیص داده میشوند؛ این سهم از تولید به پیمانکار این امکان را میدهد که هزینههای مربوط به عملیات اکتشاف، توسعه و تولید را جبران کند.
باقیماندهی تولیدات که به آن نفت منفعتی گفته میشود، براساس درصد ازپیشتعیینشده، میان دولت میزبان (یا شرکت نفت دولت میزبان) و شرکت نفتی پیمانکار تقسیم میشوند؛ این تقسیمبندی بهطور دقیق طبق توافقات اولیه در قرارداد صورت میگیرد و بهطور معمول شامل شرایطی است که هم برای دولت میزبان و هم برای پیمانکار سودآور باشند.
علاوهبر این، پیمانکار مکلف است مالیات بر درآمد نفتی خود را از نفت منفعتی پرداخت کند؛ این مالیات باید طبق قانون کشور میزبان محاسبه و پرداخت شود.
۳. قراردادهای خدمت خطرپذیر

این نوع از قراردادها برای اولین بار بین شرکت نفتی دولتی مکزیک و یک شرکت نفتی آرژانتینی در سال ۱۹۵۰ امضا شدند. قراردادهای خدماتی خطرپذیر بعدها با تصویب قانون نفت در سال ۱۳۵۳ در ایران نیز رواج یافتند؛ این قانون و قراردادهای منعقدشده براساس آن، در سالهای بعد مبنای ایجاد قراردادهای بیع متقابل شدند. در واقع، قراردادهای بیع متقابل نوع پیشرفتهای از قراردادهای خدماتیاند که برای مدیریت عملیات اکتشاف و تولید منابع نفت و گاز طراحی شدهاند.
تفاوت اصلی میان قراردادهای خدماتی خطرپذیر و قراردادهای مشارکت در تولید در چند جنبهی کلیدی است. نخستین تفاوت به چگونگی پرداخت حقالزحمه مربوط میشود. در قراردادهای خدماتی خطرپذیر، پیمانکار معمولا بهجای دریافت سهم از تولیدات نفتی، حقالزحمهی ثابت یا مبلغی بهعنوان پاداش عملکرد دریافت میکند؛ این پرداختها ممکن است براساس پیشرفت پروژه یا بهصورت مقطوع انجام شوند.
دومین تفاوت به استهلاک هزینهها مربوط میشود. در قراردادهای خدماتی خطرپذیر، پیمانکار هزینههای خود را برای اکتشاف و توسعه از طریق دریافت حقالزحمه پوشش میدهد و معمولا حق استهلاک از تولیدات نفتی ندارد؛ این در حالی است که در قراردادهای مشارکت در تولید، پیمانکار از سهمی از تولیدات نفتی، بهعنوان نفت هزینهای برای جبران هزینههای خود بهره میبرد.
سومین تفاوت به کنترل عملیات مربوط میشود. در قراردادهای خدماتی خطرپذیر، دولت میزبان معمولا کنترل بیشتری بر روند عملیات دارد و پیمانکار فقط بهعنوان مجری عملیات عمل میکند، درحالیکه در قراردادهای مشارکت در تولید، پیمانکار معمولا نقش بیشتری در فرآیندهای تصمیمگیری و کنترل عملیات دارد.
قراردادهای خدماتی خطرپذیر یکی از انواع رایج قراردادها در صنعت نفت و گازند که در آنها، پیمانکار با تامین اقلام نقدی و غیر نقدی سرمایه، خدمات اکتشاف یا توسعه را در یک منطقهی قراردادی مشخص انجام میدهد. پیمانکار در این نوع قراردادها در ازای دریافت حقالزحمه، مسئولیت انجام عملیات اکتشاف یا توسعه را بر عهده میگیرد.
در قراردادهای خدماتی خطرپذیر، پیمانکار تمامی ریسکهای ناشی از عملیات اکتشاف و توسعه، بهجز ریسکهای ناشی از کاهش قیمت نفت را بر عهده میگیرد. به عبارت دیگر، پیمانکار باید هزینهها و خطرات مربوط به فرآیندهای اکتشاف و توسعه را پوشش دهد: اما اگر کاهش قیمت نفت تاثیرگذار باشد، این ریسک بر عهدهی دولت میزبان خواهد بود.
درصورتیکه عملیات اکتشاف موفقیتآمیز نباشد، هزینههای انجامشده برای عملیات اکتشاف قابل بازیافت نخواهند بود و پیمانکار متحمل ضرر خواهد شد؛ اما درصورتیکه عملیات اکتشاف منجر به کشف یک میدان تجاری شود، پیمانکار مکلف به توسعهی میدان خواهد بود. با آغاز عملیات تولید، پیمانکار میتواند هزینههای صرفشده و حقالزحمهی خود را بهصورت پولی دریافت کند.
همچنین در این قراردادها، دولت میزبان همواره مالک منابع نفت و گاز خواهد بود و پیمانکار حقی بر این منابع نخواهد داشت؛ این در حالی است که اصولا شرکت های نفتی، بهجای دریافت حقالزحمهی پولی، بهدنبال سهیم شدن در منابع نفتیاند. در همین راستا، با پیشبینی روشی نوین در پرداخت حقالزحمه، قراردادهای بیع متقابل (Buy Back) ایجاد شدند؛ در این نوع از قراردادها، پیمانکار در ازای خدماتی که ارائه میدهد، مقداری از نفت یا گاز تولیدی میدان را به نرخ مشخص و تحت شرایط این قراردادها از شرکت ملی نفت خریداری میکند.
حقوق و تعهدات پیمانکار در قراردادهای خدماتی خطرپذیر؛ چرا این قراردادها برای پیمانکاران پرریسکاند؟

حقوق پیمانکار در قراردادهای خدماتی خطرپذیر در مقایسه با دیگر قراردادهای نفتی، معمولا بسیار ناچیز است. در این نوع قراردادها، پیمانکار حق انحصاری اکتشاف و تولید را در یک منطقهی جغرافیایی معین به دست میآورد؛ اما برخلاف قراردادهای مشارکت در تولید یا امتیاز که پیمانکار ممکن است از سهمی از تولیدات نفتی برخوردار شود، در قراردادهای خدماتی خطرپذیر، پیمانکار تنها حق دریافت مبلغ ازپیشتعیینشده بهعنوان حقالزحمه را دارد؛ این مبلغ بهطور معمول برای پوشش هزینههای عملیات و استهلاک هزینههایی که پیمانکار در طول عملیات اکتشاف و توسعه متحمل شده است، بهصورت نقدی پرداخت میشود.
پیمانکار در این نوع قرارداد، هیچ سهمی از تولیدات نفتی نخواهد داشت و تنها در ازای خدماتی که ارائه میدهد، حق دریافت مبلغی ثابت را خواهد داشت. به عبارت دیگر، حقوق پیمانکار بهطور عمده به هزینههای عملیات اکتشافی و توسعه محدود میشود و ریسکهای ناشی از کشف منابع تجاری و موفقیت تولید بهطور کامل بر عهدهی خود پیمانکار است؛ این ویژگی باعث میشود که میزان دستاوردهای مالی پیمانکار در این نوع قراردادها نسبت به سایر مدلهای قراردادی نفتی بسیار محدودتر و کمتر باشد.
تعهدات اصلی پیمانکار در قراردادهای خدماتی خطرپذیر عبارتاند از:
۱. اجرای عملیات اکتشاف
پیمانکار موظف است عملیات اکتشاف را طبق برنامهی کاری که در قرارداد تعیین شده است، بهطور کامل و بادقت انجام دهد؛ این عملیات شامل مراحل مختلف اکتشاف، ازجمله حفاری، آزمایشهای زمینشناسی و سایر فعالیتهای فنی مرتبط است.
۲. هزینهکرد مبالغ مشخص
پیمانکار باید مبالغی مشخص برای انجام عملیات اکتشاف هزینه کند؛ این هزینهها معمولا شامل تامین سرمایه، خرید تجهیزات، پرداخت هزینههای نیروی انسانی و سایر هزینههای مرتبط با عملیات اکتشافاند. پیمانکار مسئول تامین تمامی منابع مالی مورد نیاز برای پیشبرد پروژه است.
۳. پذیرش ریسکهای اکتشاف
پیمانکار باید تمامی ریسکهای مرتبط با عملیات اکتشاف را پذیرا باشد؛ این ریسکها شامل احتمال عدم موفقیت در کشف میدان تجاری و سایر عوامل غیر قابل پیشبینی، مانند تغییرات شرایط بازار یا مشکلات فنیاند. درصورتیکه عملیات اکتشافی موفقیتآمیز نباشد، پیمانکار قادر به بازپسگیری هزینهها نخواهد بود.
اگر عملیات اکتشاف موفقیتآمیز باشد و به کشف یک میدان تجاری منتهی شود، پیمانکار موظف است مطابق با برنامهی توسعه مصوب دولت میزبان، عملیات توسعهی میدان نفتی یا گازی کشفشده را آغاز کند؛ این فرآیند شامل مراحل مختلف توسعهی میدان، ازجمله طراحی و ساخت تاسیسات تولید، حفاری چاههای تولیدی و سایر اقدامات مورد نیاز برای بهرهبرداری از منابع نفتی یا گازی است.
درمجموع، پیمانکار در قراردادهای خدماتی خطرپذیر تمامی جنبههای فنی و مالی عملیات اکتشاف و توسعه را بر عهده میگیرد و در قبال این تعهدات، حق دریافت مبلغی بهعنوان حقالزحمهی ازپیشتعیینشده را خواهد داشت.
مالکیت منابع تولیدی نفت و گاز در قراردادهای خدماتی خطرپذیر متعلق به کیست؟

در قراردادهای خدماتی خطرپذیر، پیمانکار هیچگونه مالکیتی بر منابع نفت و گاز تولیدی ندارد و دولت میزبان مالک تمام منابع تولیدی باقی خواهد ماند؛ این ویژگی به این دلیل است که حقالزحمهی پیمانکار از پیش تعیین شده است و بهصورت نقدی توسط دولت میزبان به پیمانکار پرداخت میشود. بدین ترتیب، پیمانکار تنها در قبال ارائهی خدمات اکتشاف و توسعه، مبلغ مشخصی را دریافت میکند و مالکیت منابع تولیدی در اختیار دولت میزبان باقی میماند.
بااینحال، در برخی از قراردادهای جدیدتر، هزینهها و حقالزحمهی پیمانکار که از پیش و بهصورت نقدی تعیین شدهاند، ممکن است از طریق فروش درصدی مشخص از نفت یا گاز تولیدشده از میدان، به پیمانکار پرداخت شوند؛ در این قراردادها، قیمتگذاری نفت یا گاز تولیدشده بهصورت مشخص تعیین میشود و پیمانکار با دریافت سهمی از تولید، هزینههای خود را بازپرداخت میکند. این نوع از قراردادها، بهخصوص در دو دههی اخیر در ایران رواج یافتهاند و به قراردادهای بایبک (Buy Back) معروفاند.
۴. قراردادهای همکاری

قراردادهای همکاری و قراردادهای بیع متقابل، مدلی از قراردادهای نفتی موسوم به قراردادهای هایبرید یا ترکیبی را تشکیل میدهند. در قراردادهای همکاری، پیمانکار ابتدا مکلف است عملیات اکتشاف را مطابق با برنامهی کاری مصوب دولت میزبان یا شرکت ملی نفت آن کشور انجام دهد. پیمانکار تمامی هزینههای مربوط به عملیات اکتشاف را بر عهده میگیرد و ریسکهای مربوط به این عملیات را نیز میپذیرد.
درصورتیکه عملیات اکتشاف موفقیتآمیز باشد و به کشف یک میدان تجاری منتهی شود، پروژه وارد مرحلهای جدید میشود که در آن، قرارداد جوینت ونچر (Joint Venture) بین شرکت ملی نفت و پیمانکار منعقد میشود. در این مرحله، پروژه وارد فرآیند استخراج و تولید نفت و گاز خواهد شد. با انعقاد قرارداد جوینت ونچر، هریک از طرفین قرارداد براساس سهام خود، مالک نفت یا گاز تولیدی خواهند بود. همچنین، در این مدل از قراردادها، هریک از طرفین نسبت به سود و زیان و هزینههای پروژه شریک خواهند بود و وظایف و مسئولیتهای تولید بهطور مشترک میان آنها تقسیم میشود.
حقوق و تعهدات پیمانکار در قراردادهای همکاری نفتی؛ چه نکاتی باید بدانید؟
در قراردادهای همکاری، پیمانکار حق انحصاری اکتشاف و تولید منابع نفت یا گاز را در یک منطقهی جغرافیایی مشخص به دست میآورد؛ این حق به پیمانکار اجازه میدهد که درصورت موفقیتآمیز بودن عملیات اکتشاف، اقدام به کشف و تولید منابع هیدروکربنی نماید. درصورتیکه این عملیات منجر به کشف یک میدان تجاری شود، پیمانکار مطابق با فرمول تسهیم منافع که طرفین از پیش بر سر آن توافق کردهاند، سهم خود از منابع تولیدی را برداشت میکند؛ این سهم به پیمانکار اجازه میدهد که نفت یا گاز تولیدی را به فروش برساند.
همچنین در برخی از قراردادهای همکاری، پیشبینی میشود که درصدی از هزینههای مستقیم که پیمانکار در مرحلهی اکتشاف متحمل شده است، توسط دولت میزبان مستهلک شود. این امر میتواند بهعنوان یک مزیت برای پیمانکار محسوب شود؛ زیرا بخش عمدهای از ریسکهای مالی ناشی از عملیات اکتشاف توسط دولت میزبان پوشش داده میشود. این نوع از پیشبینیها بهمنظور تشویق پیمانکار به ورود به پروژههای نفت و گاز و کاهش ریسکهای مالی برای طرفین قرارداد، در برخی موارد اعمال میشود.
تعهدات پیمانکار در قراردادهای همکاری مشابه با دیگر قراردادهای نفتی است؛ اما تفاوت اصلی در نحوهی اجرای عملیات نفتی قرار دارد. در این نوع قراردادها، برخلاف قراردادهای دیگر که معمولا پیمانکار بهتنهایی مسئول اجرای عملیات است، عملیات نفتی بهصورت مشترک و با همکاری دولت میزبان و پیمانکار انجام میشود؛ این همکاری میتواند شامل هماهنگیهای اجرایی، مدیریتی و مالی در تمامی مراحل پروژه از اکتشاف تا تولید باشد.
پیمانکار موظف است عملیات اکتشاف، توسعه و تولید را طبق برنامههای تصویبشده و با رعایت الزامات موجود در قرارداد انجام دهد. در این راستا، دولت میزبان نیز در فرآیند نظارت، تصویب طرحها، مدیریت پروژهها و حتی تامین برخی منابع مالی و فنی همکاری میکند؛ این مدل همکاری مشترک میتواند موجب کاهش ریسکهای مالی و اجرایی پروژه برای طرفین شود و به بهرهبرداری بهینه از منابع نفت و گاز کمک کند.
مالکیت منابع تولیدی نفت و گاز در قراردادهای همکاری متعلق به کیست؟
تولیدات نفت و گاز در قراردادهای همکاری، براساس سهمالشرکهی هریک از طرفین قرارداد تقسیم میشوند. درصدی که از پیش بین دولت میزبان و پیمانکار تعیین شده، مبنای تقسیم منابع تولیدی است؛ بهاینترتیب، هریک از طرفین قرارداد به نسبت سهام خود از منابع نفت و گاز تولیدی میدان، مالک میشوند و میتوانند طبق سهم اختصاصی خود از تولیدات بهرهبرداری کنند.
این تقسیمبندی به طور دقیق در فرمول تسهیم منافع که در متن قرارداد ذکر میشود، تعیین میشود. در واقع، هر طرف قرارداد براساس سهم خود از تولیدات نفت و گاز، حق فروش یا استفاده از منابع را خواهد داشت. این سازوکار تسهیم، به هریک از طرفین اجازه میدهد که در سود و زیان حاصل از پروژه شریک شده و مسئولیتها و مزایای پروژه را براساس سهم خود دریافت کنند.
قراردادهای همکاری در صنعت نفت و گاز با توجه به ویژگیها و جزئیات پیچیدهشان، به تخصص و دانش فنی زیادی نیاز دارند. تنظیم و اجرای این قراردادها به آگاهی کامل از قوانین، مقررات و استانداردهای بینالمللی نیاز دارد. موسسهی حقوقی لیبرالا با در اختیار داشتن تیمی متخصص و باتجربه در این حوزه، آماده است که در زمینهی تنظیم این قراردادها به شما کمک کند. اگر پرسشی درخصوص این نوع قراردادها دارید یا به مشاورهی تخصصی در این زمینه نیاز دارید، با ما تماس بگیرید.