آیا تابهحال برای شما پیش آمده است که شرکت تجاریتان سود حاصل از فعالیتهای خود را پرداخت نکرده باشد؟ این وضعیت میتواند برای سرمایهگذاران و سهامداران نگرانکننده باشد. عدم دریافت سود نهتنها به نفع سرمایهگذاران نیست، بلکه میتواند به اعتماد آنها به شرکت آسیب بزند. در چنین شرایطی، آگاهی از حقوق خود و چگونگی مطالبهی سود بسیار حیاتی است.
سود، بهعنوان هدف اصلی مشارکت در شرکتهای تجاری، باید بهطور منظم و بهموقع بین شرکا یا سهامداران تقسیم شود. بر اساس قوانین تجارت، شرکتها موظفاند تا سود حاصل از فعالیتهای خود را بهدقت محاسبه کرده و به ذینفعان پرداخت کنند.
در این مقاله به بررسی انواع سود شرکتهای تجاری و نحوه مطالبه آنها خواهیم پرداخت. در این راستا، ابتدا باید با انواع مختلف سود آشنا شویم تا بتوانیم به درک بهتری از حقایق حقوقی مرتبط با این موضوع دست یابیم.
انواع سود
۱. سود خالص: طبق ماده ۲۳۷ لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت، سود خالص در هر سال مالی به معنای درآمد حاصل از فعالیتها در همان سال، منهای تمامی هزینهها، استهلاکات و ذخیرهها است.
۲. سود قابل تقسیم: ماده ۲۳۹ لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت، سود قابل تقسیم را اینگونه تعریف کرده است: «سود قابل تقسیم عبارت است از سود خالص سال مالی شرکت منهای زیانهای سالهای مالی قبل و اندوختهی قانونی مذکور در ماده ۲۳۸ لایحهی مذکور و سایر اندوختههای اختیاری، به علاوهی سود قابل تقسیم سالهای قبل که تقسیم نشده است.»
طبق مطالب بالا، سودی که شرکت میتواند به سهامداران یا شرکای خود پرداخت کند، سود قابل تقسیم است و نه سود خالص.
همچنین باید توجه داشت که نحوهی تخصیص سود در انواع مختلف شرکتها متفاوت است؛ بنابراین، قبل از بحث دربارهی نحوهی مطالبه سود، لازم است که به مباحث مربوط به تخصیص سود در انواع شرکتها بپردازیم.
تخصیص سود در انواع شرکتهای تجاری
۱. شرکت تضامنی و نسبی: در قانون تجارت، مقررهای خاص درباره تقسیم سود در شرکت تضامنی وجود ندارد. به همین دلیل، شرکتنامه یا اساسنامه میتواند قواعد دقیقی راجعبه تقسیم سود و زیان پیشبینی کند. اگر شرکتنامه و اساسنامه در این زمینه سکوت کرده باشند، باید سالبهسال به حسابهای شرکت رسیدگی شود و این رسیدگی باید به توافق تمامی شرکا برسد تا معتبر باشد.
اگر شرکت در سال مالی سود کرده باشد، شرکا میتوانند دربارهی نحوه تقسیم سود توافق کنند. باوجوداینکه اصل بر این است که سود شرکت بر اساس سهمالشرکهی هر شریک تقسیم شود، طبق ماده ۱۱۹ قانون تجارت، شرکتنامه میتواند خلاف این موضوع را تعیین کند. لازم به ذکر است که نمیتوان تقسیم سود را بهگونهای تنظیم کرد که یکی از شرکا هیچ سودی دریافت نکند؛ زیرا در این صورت شرکت باطل خواهد بود.
۲. سود شرکت با مسئولیت محدود: طبق ماده ۱۰۸ قانون تجارت، اگر در اساسنامه یا شرکتنامه شرکت با مسئولیت محدود مقرره خاصی درباره تقسیم سود و زیان وجود نداشته باشد، این تقسیم باید بر اساس نسبت سهم هر شریک انجام شود.
به عبارت دیگر، هر شریک به نسبت سهمی که در شرکت دارد، سهم خود از سود و زیان را دریافت میکند. این روش به طور خودکار عدالت را در تقسیم سود تضمین میکند، زیرا هر شریک بر اساس سرمایهگذاری خود در شرکت، سهم مناسبتری از سود میبرد.
اگر شرکتنامه یا اساسنامه نکات خاصی درباره نحوه تقسیم سود تعیین کرده باشند، این موارد باید رعایت شوند. در چنین حالتی، توافقات و قواعدی که در این اسناد وجود دارد، معتبر و لازمالاجرا خواهند بود.
به همین دلیل، مهم است که شرکا در زمان تاسیس شرکت، بهدقت دربارهی نحوه تقسیم سود و زیان فکر کنند و آن را در اسناد رسمی ثبت کنند تا از بروز اختلافات در آینده جلوگیری شود.
۳. سود شرکت سهامی: ماده ۲۴۰ لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت در رابطه با سود قابل تقسیم در شرکتهای سهامی بیان میکند که مجمع عمومی پس از بررسی و تایید وجود سود قابل تقسیم، مبلغی که باید بین صاحبان سهام تقسیم شود را مشخص خواهد کرد.
علاوهبر این، نحوهی پرداخت سود قابل تقسیم نیز توسط مجمع عمومی تعیین میشود. اگر مجمع عمومی در این زمینه تصمیمی نگیرد، مسئولیت تعیین نحوهی پرداخت به هیئتمدیره واگذار میشود.
بهطور کلی، تقسیم سود باید حداکثر ظرف هشت ماه پس از تصمیم مجمع عمومی درزمینهی سود انجام شود. این زمانبندی بهمنظور اطمینان از اینکه سهامداران در سریعترین زمان ممکن سود خود را دریافت کنند، تعیین شده است. این قوانین به شفافیت و نظم در فرآیند تقسیم سود کمک میکنند و به حقوق سهامداران احترام میگذارد.
نحوه مطالبه سود از شرکتها
اگر یک شرکت تجاری در سال مالی موفق به کسب سود شده باشد و از تقسیم آن بین سهامداران یا شریکان خود امتناع کند، ذینفعان، یعنی سهامداران یا شرکا، این حق را دارند که دعوایی تحتعنوان «الزام به پرداخت سود قابل تقسیم» طرح کنند.
این دعوا میتواند بهمنظور احقاق حقوق و دریافت سهم خود از سود صورت گیرد. در این نوع دعوا، ذینفعان باید مستندات و مدارکی را ارائه دهند که نشاندهندهی وجود سود قابل تقسیم و همچنین امتناع شرکت از پرداخت آن باشد. این مستندات میتوانند شامل صورتهای مالی، گزارشهای مجمع عمومی و هرگونه توافقنامهای باشند که در زمان تاسیس یا طی سالهای مالی پیشین میان شرکا یا سهامداران و شرکت برقرار شده است.
از نظر صلاحیت محلی، دادگاه واقع در مرکز اصلی شرکت صلاحیت رسیدگی به این دعوا را دارد. این بدان معناست که اگر سهامدار یا شریک تصمیم به شکایت بگیرد، باید به دادگاهی مراجعه کند که در محل ثبت شرکت واقع شده است. این موضوع به جلوگیری از سردرگمی و تسهیل فرآیند حقوقی کمک میکند.
در نهایت، توجه به زمانبندی مهم است. ذینفعان باید در نظر داشته باشند که برای طرح دعوا، ممکن است محدودیتهای زمانی وجود داشته باشد؛ بنابراین، برای جلوگیری از از دست دادن حقوق خود، باید بهسرعت اقدام کنند.
مطالبهی سود از شرکتهای تجاری مسئلهای بهظاهر ساده است؛ اما در واقع پیچیدگیهای خاص خود را دارد. قوانین و مقررات مربوط به تقسیم سود، شرایط شرکت و توافقات داخلی میتوانند بهطور شایان توجهی بر فرآیند این مطالبه تاثیر بگذارند؛ بنابراین، برای جلوگیری از مشکلات حقوقی و اطمینان از احقاق حقوق خود، مشاوره با یک وکیل متخصص در این زمینه امری ضروری است.
اگر در این زمینه نیاز به مشاورهی حقوقی دارید، میتوانید با وکلای متخصص موسسهی حقوقی لیبرالا تماس بگیرید.
منابع
اسکینی، ربیعا؛ حقوق تجارت (شرکتهای تجاری – جلد اول)، نشر سمت؛
اسکینی، ربیعا؛ حقوق تجارت (شرکتهای تجاری – جلد دوم)، نشر سمت.