عقد بيع شايد یک عقد قدیمی باشد ولى به هيچ وجه در گذر زمان اهميت و ارزش آن کم نشده و همچنان شايعترين عقد در روابط اقتصادى افراد است. گسترش روابط بینالمللی بین افراد و کشورها، زمینهساز بیع بینالمللی کالا شده و علیرغم تفاوتهای موجود در خصوص آثار عقد بیع در سيستمهاى حقوقى کشورها، در مورد كليات عقد بیع، بین کشورهای مختلف شباهتهای زيادى وجود دارد.
تعریف بیع در حقوق ایران
در سيستم حقوقى ايران در ماده ۳۳۸ قانون مدنی، بيع، “تمليک عين به عوض معلوم” تعريف شده است؛ پس بیع یعنی مالک شدن یک مال در ازای پرداخت ارزش آن. اما در نظام حقوقى بعضی کشورها، صرفاً انعقاد عقد بیع برای مالک شدن کافی نیست و برای مالک شدن، کارهای دیگری هم باید انجام شوند.
تعریف بیع در کنوانسیونهای بینالمللی
شايد به خاطر وجود همین اختلاف نظر بین کشورها، در اسناد بينالمللى مانند كنوانسيون وين ۱۹۸۰ و اصول قراردادهاى تجارى بينالمللى از بيع تعريفی ارائه نشده است. در واقع در اين اسناد، تعريف بيع عرفاً همان دادوستد مفروض دانسته شده است و صرفاً به خروج و محدود کردن برخی موارد توجه شده است.
تعریف بیع در کنوانسیون وین ۱۹۸۰
در کنوانسیون وین ۱۹۸۰، تعریفی از عقد بیع ارائه نشده و صرفاً در اصل ۲ كنوانسيون، مواردى كه از مصاديق كنوانسيون به شمار نمىآيند، مشخص شده و در بند ۲ اصل ۳، قراردادهاى ناظر بر خريد نيروى كار يا خدمات ديگر از شمول كنوانسيون خارج شده است.
تعریف بینالمللی بودن
منظور از بينالمللى بودن، مستقر بودن دفترها و تجارتخانههاى طرفين در كشورهاى متفاوت است.
قرارداد بینالمللی
قرارداد بينالمللى، عقدى است كه جهت خريد و يا هر نوع تعهد ديگرى در مورد انتقال كالا و يا خدمات و غيره بين دو يا چند شخص حقيقى يا حقوقى و يا سازمان دولتى در دو كشور مختلف منعقد مىشود. یعنی، قرارداد بینالمللی قراردادی است که بین افراد، شرکتها، موسسات دولتی و … از دو کشور مختلف منعقد میشود.
نتیجهگیری
در نتیجه، منظور از بيع بينالمللى كالا، بيعى است كه بین دو یا چند نفر که محل تجارت واقع در دو كشور مختلف دارند، صورت مىگيرد.
چنين عقدى به شرط آنكه از مصاديق خارج از كنوانسيون وین ۱۹۸۰، يعنى اصول ۲ و بند ۲ ماده ۳، نباشد، بيع بينالمللى كالا به شمار آمده و مورد حمايت كنوانسيون بيع بينالمللى كالا قرار میگیرد.
منابع:
كاتوزيان، ناصر؛ قواعد عمومى قراردادها، ج ۵ ۴ ۳، چ سوم، ۱۳۸۰، انتشارات گنج دانش.
اشتيموف، كلايوام؛ حقوق تجارت بينالملل، ترجمه: اخلاقى، بهروز و …؛ ج ۱، چ اول، پاييز ۱۳۷۸، سمت.