شفافیت یا شفاف بودن که بیشتر ناظر بر عملکرد یک شرکت تجاری یا یک روند حقوقی است، از مهمترین مباحثی است که در حقوق اتحادیه اروپا مطرح شده است. مبحث شفافیت، افشای اطلاعات و مسئول بودن به طور خاص، پس از ورشکستگی شرکتهای بزرگی چون انرون، در مباحث مربوط به حاکمیت شرکتی نیاز به بررسی مجدد پیدا کرد. به دنبال این ورشکستگیها و به بار آمدن افتضاحات مالی، اتحادیه اروپا و بهویژه انگلستان اقدام به ارائه گزارشها و تدوین اسناد راهبردی متعددی در زمینه لزوم رعایت شفافیت در ارائه اطلاعات نمودند.
شفافیت در ساختار اقتصادی از دیدگاه اندیشمندان
بسیاری از اندیشمندان همعقیدهاند که شفافیت و دسترسی به اطلاعات در ساختار یک بازار بهینه اقتصادی موثرند. مایکل اسپنس (Michael Spence)، جورج آکرلوف (George Akerlof)، جوزف استیگلیتز (Joseph Stiglitz) در سال ۲۰۰۱ تحلیل جامعی در این زمینه ارائه دادند که دسترسی به اطلاعات ناقص و عدم دریافت اطلاعات به صورت کامل، موجب شکست بازار خواهد شد.
بررسی شفافیت در عملکرد دولتها و بنگاههای اقتصادی
گذشته از مفهوم شفافیت در مبحث عملکرد شرکتهای تجاری، دولتها نیز ملزم به ارائهی اطلاعاتی شفاف و صحیح از عملکرد خود به جامعه هستند. شفافیت، از جمله مباحث اصلی سیاستگذاری در جوامع دموکراتیک است که به منظور کنترل و جلوگیری از فساد دولتی در نظر گرفته میشود. حق دانستن و حق سوال در خصوص عملکرد دولتها از جمله حقوق بشر شمرده شده است.
بهطور کلی در شرایط “اصیل – نماینده” که از جمله شرایطی است که در حقوق شرکتها و در رابطه بین مدیران و سهامداران یا شرکا نیز مصداق خواهد یافت از حقوق شهروندان است که از عملکرد نمایندگان خود مطلع شوند؛ خواه این نماینده دولت باشد، خواه یک ارگان بینالمللی و یا یک شرکت خصوصی. این مسئله در مورد بنگاههای اقتصادی نیز حاکم است؛ چرا که سهامداران که در نظریهی نمایندگی بهعنوان اصیل شناخته میشوند، حق دارند که در خصوص نحوه عملکرد مدیران شرکت که بهعنوان نمایندهی آنها هستند، اطلاعات کامل و شفافی داشته باشند.
اهمیت شفافیت در مبحث توسعه
علاوه بر موارد پیش گفته، میتوان خاطر نشان کرد که شفافیت در بحث توسعه نیز قابل توجه است. امکان دسترسی آزاد به اطلاعات صحیح و شفاف موجب میشود که دسترسی به منابع، محدود به عدهای خاص نگردد و در اختیار همه افراد جامعه قرار گیرد.
نتیجهگیری
اصل شفافیت یکی از اصول اساسی در شرکتهای تجاری است که رعایت آن الزامی است. این اصل به معنی قابلیت دسترسی به اطلاعات و آگاهی از تصمیمات بازیگرانی است که در مناسبات اقتصادی نقش دارند. همچنین رعایت این اصل برای دولتها الزامی است و شهروندان حق دارند به اطلاعات شفاف و صحیح در مورد عملکرد دولت، دسترسی داشته باشند.
منابع
Weil.D.(2002); “The Benefits and Costs of Transparency: A Model of Disclosure Based Regulation”, Boston University School of Management, Harvard University – Harvard Kennedy School. Working paper series. P2;
Stiglitz.J(2002); “transparency in government. The right to tell: the role of mass media in economic development”. World bank institute. Pp 27-43;
Bushman.R, Piotroski.J & Smith.A.(2003);”What Determines Corporate Transparency?”.